مسیح قندعسل مامسیح قندعسل ما، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

ღ.ناز دونه ی من.ღ

روزها میگذرند و من ....

سلام به روی مااااااااااااااااااااااه قندعسل مامان ، توی خونه که خیلی باهات میحرفم اما خدایی دلم برا حرف زدن با تو اونم اینجا خیلی تنگولیده بود مامانی مامااااااااااااااااااان .... خیلی کلمه قشنگیه ، توی این یه کلمه هزارااااااااااااااااااااان کلمه دیگه قایم شده عسلم مامان یعنی همدم و همراز مامان یعنی ایثار و فداکاری مامان یعنی عشق به فرزند مامان یعنی .... بزار از نازگل مامان بگم ، قربون اون دست و پاهای کوچولوت بره مامان که دارم لحظه شماری میکنم برا دیدینشون و بوسیدنشون ، تازگیها توی خونه فقط و فقط حرف حرف توئه ، اصن بابایی کیلویی چند ؟؟؟ ساعتها باهات حرف میزنم و ترانه های کودکانه برات میذارم ، درسته که به لطف دولت جدید و...
30 تير 1393

پسرکم

سلام شازده مامان ای شیطون من ، تا سلام کردم بهت تو هم جواب سلاممو دادی قند عسلکم این روزا خیلی داره به من و بابایی سخت میگذره ، مامانم دعا کن برامون ، دعا کن زود زود مشکلاتمون حل بشه و خنده بیاد روی لبای بابایی امروز اولین روز ماه رمضونه و مامانی سرکار گرسنه و تشنه نشسته ، اینجا جو خیلی مردونه س و یه کم برا خوردن معذبم ، از صبح فقط تونستم یه لیوان آب بخورم ..... دیشب تا ساعت 12 با بابایی خیابونگردی داشتیم اما قبلش یه سر رفتیم خونه مادرجون و آقاجون تا برا افطاری امشب دعوتشون کنیم . حدودای 12 بود که رسیدیم خونه بعدشم آق بابا هوس حلیم بادمجون کردن ،بابایی عاااااااااااااااااااااشق این غذاست ، همیشه میگه خانوووووووووومی حلیم باد...
8 تير 1393

هم نفسم ، همه کَسَم

پسر قشنگم ، خیلی وقته که نتونستم بیام اینجا و باهات حرف بزنم ، هر چند همیشه کنارمی و توی خونه همدممی ، ساعتها باهات حرف میزنم و برات قصه میگم ، قربون شکل ماهت برم من که هر روز بزرگ و بزرگتر میشی و لگدهایی که میزنی محکم تر میشه دیروز منو لگد بارون کردی جوری که هنوزم پهلوی سمت راستم به طرز فجیعی درد میکنه ، تمام دیشب رو درد کشیدم و شازده من همچنان بیدار بود و داشت فوتبال بازی میکرد، ازت خواهش کردم که بخوابی مامانی تا منم بتونم یه کم درد پهلوم رو تحمل کنم و بتونم چند ساعتی بخوابم ، عاقبت کار ساعتهای 3 نیمه شب بود که فکر کنم خسته شدی و خوابت برد و منم تونستم یه کم بخوابم نفس مامان ، دلم داره پر میکشه که ببینمت اما خب وقتی فکر میکنم...
1 تير 1393
1